مسجد افغان واقع در بخش مركزي شهرستان بندر لنگه و از نقاط ديدني استان هرمزگان در جنوب ايران است.
اين مسجد تاريخي در محلهٔ افغان بندرلنگه واقع شدهاست. اين بنا، از بناهاي مرحوم حاج عبدالله افغان، بازمانده افغانيهاي بستك در شهرستان بندر لنگه واز بناهاي دوره افشاريه ميباشد . اين مسجد داراي يك شبستان تابستاني و يك شبستان زمستاني ميباشد . ستون اين مسجد با گچ بريهاي زيبا و برجسته تزئين شدهاست . تاريخ ساخت اين بنا به سال ۱۲۷۰ هجري قمري بر ميگردد.
حمام شهر قديمي حريره (جزيره كيش) واقع در بخش كيش شهرستان بندر لنگه استان هرمزگان و از نقاط ديدني استان هرمزگان در جنوب ايران است.
بقاياي اين بناي تاريخي كه به «حمام شهر قديمي حريره» معروف است، در ميان آثار مكشوفه شهر قديم حريره كه ما بين قرنهاي ۴ تا ۹ هحري قمري به عنوان مركز تجاري از رونق زيادي برخوردار بودهاست، در ساحل جزيره كيش، واقع شده و معرف معماري يكي از قديميترين حمامهاي منطقهاست .
بناي حمام به مساحت حدود ۵۰۰ متر مشتمل بر قسمتهاي مختلف است. سرتاسر بخش شمالي به پهناي ۵ متر به خدمات، انبار و اتاق كارگر حمام اختصاص يافتهاست. سر بينه و گرم خانه و تون حمام در جنوب بخش ياد شده قرار گرفته و توسط راهروي سر پوشيدهاي از آن جدا شدهاست. دو خزينه كوچك و بزرگ در جنوب گرم خانه آخرين بخش از ساختمان حمام را تشكيل ميدهد. مطالعه بقاياي موجود، گوياي چند دوره ساختماني و تعميراتي در مدت برپايي حمام است.
بازار مساح بازاري تاريخي واقع در بخش مركزي شهرستان بندر لنگه و از نقاط ديدني استان هرمزگان در جنوب ايران است.
«بازار مساح» در وسط شهر بندرلنگه واقع شدهاست. بازاري است بسيار تاريخي كه احتمالاً تاريخ بناي آن به دورهٔ پيش از اسلام بر ميگردد. در اين بازار دكانها، و دكان داران متعددي وجود دارند. وجميع انواع لوازم خانگي، پخت وپز، وجميع انواع دكانهاي: خرازي، بزازي، عطاري، قنادي، و نانوايي وجود دارد. بازاري است پرجنب وجوش، مخصوصاً در اوقات صبحگاهي. در سال ۱۳۴۶ خورشيدي هنگامي كه امير عباس هويدا نخست وزير وقت ايران به بندر لنگه رفته بود، از «بازار مساح» بازديد نمود، بازار مذكور مورد پسند وتوجه ايشان قرار گرفته بود. در دوران گذشته «بازار مساح» يكي از بزرگترين بازارهاي شهر بندر لنگه بودهاست.
مسجدخالدي لنگه معروف به مسجدخالدي سلطان العلما ، واقع در بخش مركزي شهرستان بندر لنگه و از نقاط ديدني استان هرمزگان در جنوب ايران است.
«مسجدخالدي سلطان العلما» (بندر لنگه)، اين بنا در محله بلوكي بندر لنگه واقع شده و بناي اوليه آن از آثار دورهٔ زنديه است كه در دوره اخير بازسازي شده و گسترش يافتهاست. در مجاورت مسجد مدرسه علوم ديني سلطان العلما تأسيس سال ۱۳۳۶ هجري قمري، ويژه اهل سنت واقع شدهاست. بناي مسجد بر روي سطح مرتفع تري از زمينهاي اطراف ساخته شده و مشتمل بر صحن شبستان و ايوانهاي ستوندار است. ورودي صحن مسجد از جبهه خاوري است و در آن آب انبار (بركه) و حوض جهت وضو تعبيه شدهاست. مسجد داراي محراب و منبري مجلل با تزيينات واكليل گچبري است. شبستان مسجد داراي دو ستون اصلي در ميانه و دو نيم ستون در ميانه اضلاع شمالي و جنوبي است. پوشش مسطح تير و چوبي اين شبستان بر روي ستونهاي مياني و جرزهاي كناري قرار گرفتهاست. تزيينات منحصر به آرايههاي گچي است. در جبهه جنوب شرقي حياط اصلي مسجد مأذنهاي ساخته شدهاست.
زبان لارستاني يا لاري گروهي از از زبانهاي فارسي[۱][۲] است كه خاطر تفاوتهاي زياد آن با فارسي معيار به عنوان يك زبان از شاخهٔ زبانهاي ايرانيتبار جنوب غربي قلمداد شدهاست. زبان لارستاني زباني است كه مانند زبان فارسي در شاخه زبانهاي ايراني جنوب غربي قرار ميگيرد.[۳] اين زبان را ميتوان به پارسي ميانه ارتباط داد. اين زبان گونه جنوب غربي خالصتر از زبان پارسي مدرن است كه تحت تاثير زبانهاي شمالي قرار گرفتهاست.[۴]
لارستاني زبان ساكنان جنوبي استان فارس و مردم غرب هرمزگان است كه در منطقه وسيعي به نام لارستان كاربرد دارد. اگرچه به زبان همه ساكنان لارستان، لاري گفته ميشود، اين زبان در جاي جاي اين منطقه نمودهاي گوناگوني دارد كه بيشتر اين تفاوتها در تلفظ واژگان است. زبان لارستاني بيش از نُه لهجه را دربر ميگيرد: لاري، فرامرزي، كُوخِردي، خُنجي، اسيري، اِوَزي، جناحي، گَودهاي، گِراشي، فيشوَري، فداغي، بيخهاي و بَستَكي.
ما لچانوا زبان شناس معاصر روسي، عقيده دارد كه كومزاري نيز يكي از لهجههاي لارستاني است.
قلعه توصيله يكي از قلعههاي سهگانه و تاريخي كوخرد واقع در بخش كوخرد و درغرب استان هرمزگان ايران است.
پيشينيان كوخرد يعني منطقه تاريخي سيبه در نگهداري و نگهباني از جان و مال و چاهها و نخلستانها و كشتزارهاي خود كه محدوده زمينها از سمت مغرب: از لُركش شروع ميشود تا دشتهاي پاراو و تنب بردومه، و از پشت رودخانه، از كاد ممدي تا بشكرو بوده، در دو رشته كوههاي شمالي و جنوبي كوخرد قلعههايي و استحكاماتي داشتهاند كه هنوز آثار آنها باقي ماندهاست دژي به نام قلعه توصيله در قله كوه پَرِ توصيله در گري زامردان در كوه ناخ شمال كوخرد ساخته بودند.
اين قلعه نقش مهمي با قلعه سيبه (مقر حاكم وقت كوخرد قديم) داشتهاست از نظر حفاظت و نظارت از منطقه. چون در روزگار حكمران مملكت سيبه بر منطقه نگهباناني در اين قلعه نظارت ورود و خروج وراهاي قلعه سيبه و منطقه را به عهده داشته بودند، و به حكم موقعيت قلعه كه بر فراز قله كوهي بلند قرار داشته بود تمام منطقه سيبه و راههاي پيرامون آن بهوسيله ديدهبانها نظارت ميشد، و منطقه سيبه كاملاً جلو چشم ديدهبانها قابل رؤيت بود، و هر حركتي غير طبيعي ملاحظه ميكردند به حاكم ابلاغ ميكردند. اين دژ در قله كوه توصيله قرار دارد، و با ورود به پشت پَرِ دُراخي در كوه شمال و رسيدن به گري چپان بقايا قلعه از دور نمايان ميگردد، وآثارش هنوز برجاي ماندهاست.
جغرافياي تاريخ استان هرمزگان جغرافياي تاريخي استان هرمزگان باتاريخ و جغرافياي خليج فارس در هم آميختهاست . تا قرن چهارم پيش از ميلاد، مدارك پراكندهاي بر پاه نوشتارهاي تاريخ نگاري يوناني درباره خليج فارس وجود دارد . ظاهراً در دوران بسيار كهن، اقوامي در سواحل غربي خليج فارس و دشتهاي جنوبي و غربي ايران ميزيستهاند . شواهدي نيز مبني بر پيدايش و توسعه دريانوردي در آن دوران وجود دارد . از جمله ميتوان به دريانوردي بابليان در قرن هفتم پيش از ميلاد، در خليج فارس اشاره كرد .
نخستين مدرك قطعي در خصوص دريا نوردي در خليج فارس، به زمان «نئار خورس» يا «نئارك»، دريا سالار اسكندر مقدوني، مربوط است . اسكندر پس از فتح سرزمينهاي اطراف رودخانه سند (هندوستان) ظاهراً از طريق مصب رودخانه سند و درا، به سوي مكران و تنگه هرمز و خليج فارس حركت كرد و در سال ۳۲۶ قبل از ميلاد، از دهانه رودخانه سند گذشت، ولي طوفان و امواج سهمگين دريا وي را مجبور به بازگشت نمود . اسكندر دريا سالار خود به نام نئارك (نئارخوس) با به عنوان سرپرست ناوگان دريايي رهسپار خليج فارس كرد . نئارك پس از عبور از سواحل مكران، به بندر هرمز يا ميناب كنوني رسيد . نئارك در خليج فارس به جزيره خالي از سكنهاي بنام «بارقانا» كه گفته ميشود همان جزيره هرمز يا لارك يا «اوآراكنا» و يا كيش كنوني است، رسيد . نئارك چنين گفتهاست كه هيچ يك از سواحل را در طول سفر دريايي خود مانند سواحل خليج فارس آباد و مزروع نديدهاست .
تاريخ مكتوب بندر هرمز از زمان اردشير بابكان آغاز ميشود . مورخين شرقي و اروپايي چنين گفتهاند كه روز گار آباداني بندر هرمز بين سالهاي ۲۴۱-۲۱۱ ميلادي بوده، ولي پس از ظهور اسلام و سقوط دولت ساسانيان، به عنوان يكي از مهمترين مراكز داد و ستد شرق معروفيت پيدا كردهاست . در سالهاي ۷۵۰-۶۶۱ ميلادي، منطقه خليج فارس جزو قلمرو خلافت اموي و سپس جزو قلمرو خلافت عباسي، در سالهاي بسياري از مورخين، اين راه دريايي را با اهميت تراز جاده معروف كه به نام جاده ابريشم (طريق الحرير) يا شاخه مهمي از آن ميدانند . ماركوپولو، جهانگرد مشهور ايتاليايي در سالهاي ۱۲۷۲و۱۲۹۳ ميلادي از بندر هرمز ديدن كرد . وي گزارش كردهاست كه جواهرات ايران عاج و ابريشم هند و چين و مرواريد بحرين در بازارهاي بندر هرمز خريد و فروش ميشدهاست . در سال ۱۳۰۰ ميلادي سيف الدين پادشاه بومي بندر هرمز از ترس حمله مغولها بندر هرمز را ترك و به جزيره هرمز «جردم» عزيمت كرد و در آنجا شهر ديگري بنا نهاد . در سال ۱۴۵۳ ميلادي هنگامي كه قسطنطنيه به دست سلطان محمد فاتح سقوط كرد ارتباط زميني اروپاييان با آسيا گسسته شد . در سال ۱۴۹۷ ميلادي براي اولين بار استعمار گران غربي به فرمانروايي «واسكودوگاما» در بنادر خليج فارس پياده شدند .
در سال ۱۵۰۶ ميلادي پرتغاليها به عنوان محافظت از منافع پرتغال در برابر تجاوز مصري و ونيزي به رهبري «آلفونسوآلبوكرك» با هفت كشتي جنگي جزيره هرمز را محاصره نمودند . بندر هرمز در اين زمان كليد تجاري خليج فارس محسوب ميشد و راه ادويه كاز در كنار همين بندر از تنگه هرمز عبور ميكرد. سقوط هرمز كه از نظر تجاري و نظامي براي دولت ايران اهميت داشت با جدا شدن هرمز به سبب گرفتاريهاي ناشي از جنگ با عثمانيان به بيرون راندن پرتغاليها موفق نشد و پيماني با انان منعقد نمود كه به موجب آن پرتغاليها ميبايست درلشكر كشي به بحرين شاه اسماعيل را مساعدت ميكردند . با اين پيمان تسلط پرتغاليها بر خليج فارس تا مدتي نثبيت شد ولي شاه عباس بزرگ با كمك قواي انگليس حاكميت پرتغاليها بر خليج فارس را پايان داد.
هلنديها در سال ۱۰۰۴ هجري قمري تجارتخانهاي در بندرعباس تأسيس كردند و به دنبال آن رقابت بين هلند و انگلستان شدت گرفت . در اواخر دوره سلطنت شاه عباس صفوي دولت ايران به لغو معافيت گمركي واردات و صادرات هلنديها اقدام كرد . هلنديها به حصار جزيره قشم هجوم آوردندو براي جلوگيري از تجارت انگليس چند كشتي جنگي به تنگه هرمز و بندرعباس اعزام كردند . دولت ايران ضمن تقاضاي صلح به هلنديها اجازه داد كه در هر نقطهاي از ايران به تجارت ابريشم اقدام كنند و از معافيت گمركي درواردات برخوردار شوند . در همين زمان با تيره شدن روابط بين هلند و انگليس در اروپا هلنديها به كشتيهاي انگليس در جاسك حمله كردند و قشم را به دست گرفتند بندرعباس را گلوله باران كردند دژ مستحكمي را در نزديكي تجارتخانه خوددر بندرعباس احداث نمودند براي نزديكي بيشتر با دهانه خليج فارس تأسيسات تجاري خود را به جزيره خارك منتقل كردند و از پرداخت اجاره بهاي خارك به مير مهنا حاكم بندر ريگ و جزيره بيرون راند . بدين ترتيب هلنديها كه مركز تجاري خود را از بندرعباس برچيده بودند عملاً از خليج فارس خارج شدند .
باتشكيل و رسميت يافتن كمپاني هند شرقي دولت انگليس سياست گسترده استعماري خود را عليه ايران به كار گرفت و در اندك مدتي بر سراسر سواحل خليج فارس تسلط يافت . دولت انگليس و عمال كمپاني هند شرقي با نيرنگاز اتحاد قدرتهاي محلي جلوگيري كردند و با ايجاد جنگهاي منطقهاي موجبات ضعف انها را فراهم آوردند . در اين دوره سياست انگليس در خليج فارس ايجاد شيخ نشينهاي متعدد و كوچك بود تا از اتحاد آنها در مقابل خود جلوگيري كند . خليج فارس بعد از جنگ جهاني اول، نه تنها به عنوان يك معبر دريايي تجاري بسيارمهم، بلكه به عنوان بزرگترين كانون نفت و منبع مهم رشد صنايع، اهميت اقتصادي و استراتژيكي فراواني يافت، به طوري كه كليه طرفهاي تجاري خارجي ايران به ويژه انگليس با جديت تمام تلاش كردند حضور فيزيكي خود را در خليج فارس حفظ كنند . موقعيت استراتژيكي استان هرمزگان در دهههاي بعدي نيز توجه ويژه به اين منطقه را براي دولتهاي و كشورهاي خارجي الزامي ميساخت . در زير، فشردهاي از پيشينه تاريخي مناطق مهم استان آورده ميشود تا سيماي تاريخي و سياسي اين خطه از كشور پهناور ايران بيش از پيش روشن گردد .
جغرافياي طبيعي و اقليمي استان هرمزگان بخش عمدهاي از مساحت استان هرمزگان را مناطق كوهستاني در برگرفتهاند و كوههاي اين منطقه ادامه رشته كوههاي زاگرس اند كه به تدريج از شمال شرقي به جنوب شرقي امتداد مييابند . ادامه اين رشته همراه با كاهش ارتفاع، به تپه ماهورهاي آهكي، گچي و شني منتهي شده و به زمينهاي پست ساحلي خليج فارس و درياي عمان متصل ميگردد . اين ناحيه پست ساحلي، در اطراف تنگه هرمز وسعت بيشتري يافته، و شرايط مساعدي براي كشاورزي و صيفي به وجود آوردهاست . با توجه به مشخصات اقليمي و استقرار استان هرمزگان در منطقه فوق حارهاي، گرمي هوا مهمترين پديده مشهود اقليمي آن است . استان هرمزگان از مناطق گرم و خشك ايران است و اقليم آن تحت تأثير آب و هواي نيمه بياباني و بياباني قرار دارد . هواي نوار ساحلي در تابستانها بسيار گرم و مرطوب است و گاهي نيز دماي آن از ۵۲ درجه سانتيگراد تجاوز ميكند . دماي متوسط سالانه اين منطقه در حدود ۲۷ درجه سانتيگراد است . از ويژيگيهاي آب و هوايي استان هرمزگان، يك فصل طولاني گرم و يك فصل كوتاه خنك است . فصل گرم همراه با هواي شرجي ۹ ماه به درازا ميكشد . فصل تابستان از اوايل اسفند ماه شروع ميشود، هوا رفته رفته رو به گرمي ميرود تااينكه گرما در ماههاي تير و مرداد به اوج خود ميرسد . فصل خنك آن همراه با خشكي نسبي هوا در حدود سه ماه طول ميكشد . اين فصل از اوايل آذرماه شروع ميشود و تحت تأثير تودههاي هواي خنك غربي قرار ميگيرد . دماي هواي اين استان در سردترين شبهاي سال به ندرت به صفر درجه ميرسد و در روزهاي زمستاني دماي آن معمولاً از ده درجه سانتي گراد بالاي صفر پايين تر نميآيد. اصولاً آب و هواي اين استان همانند آب وهواي نواحي بياباني است و ميزان بارشهاي جوي آن نيز فوق العاده اندك ميباشد . در اين منطقه، در حدود نه ماه از سال بارندگي مهمي صورت نميگيرد و قسمت عمده بارندگي آن نيز در يك يا دو نوبت بوقوع ميپيوندد . در همان موارد اندك هم بارندگي آن اغلب مانند بارانهاي بهاري سيل آسا است وخسارات فراواني به بار ميآورد . ميزان رطوبت نسبي در سواحل خليج فارس عمدتاً بالا است و بين ۲۰ تا ۱۰۰ درصد نوسان دارد .
صنايع دستي هرمزگان صنايع دستي در استان هرمزگان همانند بسياري از نقاط ديگر كشورمان حالتي مكمل اقتصاد، كشاورزي را داشته و در اثر موارد تامين كننده بخشي از نيازهاي منطقهاست . «گلابتون دوزي» ، «خوس دوزي» ، «بادله دوزي» و «زردوزي» از مهمترين صنايع بومي است كه در واقع منحصر به استان هرمزگان است و مشابه آنها در مناطق ديگر كشور يافت نميشود . اين هنرها در ميان اهالي بندرعباس، بندرلنگه، بستك، و ميناب، كاملاً رايج ست و از ديرباز براي تزيين لباس از آنها استفاده كردهاند . حصيربافي از جمله صنايع دستي است كه در ميناب، بشاگرد و روستاهاي اطراف آن رواج فوق العاده دارد و تقريباً تمامي زنان و دختران با آن آشنا هستند . سفالگري نيز در منطقه ميناب، از صنايع دستي سنتي منطقه محسوب ميشود .
بافت جمعيتي استان تنوع فراواني دارداز شرق با فرهنگ و سنن بلوچها شروع ميشود وپوشش مردم بخصوص زنان بسيار شبيه بلوچها ميباشد و در مركز و غرب استان بيشتر از فرهنگ بومي خود و لباس آنها بيشتر فرنگي ميباشد و زنان پوشش مشهور بندري، لباسي با پارچههاي رنگي شاد قرمز سبز زرد و آبي و اكثراً زري بافي شده. روايتها فرهنگ مردم هرمزگان حكايت از رشد، تكامل، اختلاط و تنوع بسيار دارد.
آيينها، أفسانهها واعتماداتي كه از قلهٔ كوهها تا حضور دريا وصيادان را در بر گرفتهاست، بر اين چهار راه فرهنگي ميتوان از همهٔ أقوام، ملتها و أديان آمده ورفته چيزهاي بسيار بر جاي مانده يافت. پس بايد با ضرب دهلها ونقش لباس همراه شد وبه تماشاي زار و عضوا نشست تا تاريخ ديرينهٔ فرهنگ وتمدن هرمزگان را كه حكايت مردم ديرزي اين ديار وهم نشيني آنان با مهاجران از دور آمده را دريافت.
فعاليت عمده مردم هرمزگان در زمينه كشاورزي, ماهيگيريو تجارت است. منطقه ميناب و رودان به عنوان قطبهاي كشاورزي استان به شمار ميآيد. اين استان همچنين داراي معادني از قبيل نفت، گاز، كروميت، خاكسرخ و .... است. در ضمن هرمزگان در زمينه حمل و نقل دريايي و شيلات از موقعيت اقتصادي برجستهاي برخوردار است. دو بندر آزاد تجاري كيش و قشم از لحاظ اقتصادي براي اين استان سود سرشاري را به دنبال دارند.
زبان مردم هرمزگان عموما لهجههاي گوناگون گويش بندري (فارسي دري تغيير يافته در اثر ورود زبانهاي گوناگون به منطقه)است كه از زير شاخههاي زبان فارسي ولري است كه داراي پيوندهايي با زبان مردم لارستان استان فارس ميباشد. ونيز در نواحي غربي وجزاير ايراني خليج فارس زبان عربي رايج است، همچنين در نواحي شرقي مانند جاسك زبان بلوچي رواج دارد. همچنين در بيشتر روستاهاي حاشيهٔ دريا زبان عربي كلاً رايج است، بطور مثال: مثلاً در روستاي شناس و دهستان مغويه ساكنان أصلي اين مناطق كلاً به زبان عربي تكلم ميكنند.